آذر ۶۲ ، به دنیا اومدم .
مهر ۷۳ ، راهنمایی تیزهوشان قبول شدم .
آذر ۷۵ ، نقل مکان به تهران و عدم موافقت برای ادامه تحصیل در تیزهوشان تهران .
مهر ۷۶ ، قبول شدن در بهترین دبیرستان نمونه مردمی تهران ، دبیرستان البرز .
مهر ۸۰ ، قبول شدن در بدترین دانشگاه ایران ، دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری .
مهر ۸۴ ، قبول شدن در بهترین دانشگاه ایران ، دانشگاه صنعتی شریف ، در مقطع فوق لیسانس رشته هوافضا گرایش آیرودینامیک .
اردیبهشت ۸۵ ، انصراف از فوق لیسانس هوافضای شریف .
مهر ۸۵ ، قبول شدن در بهترین رشته فوق لیسانس ، رشته مدیریت اجرایی .
مهر ۸۵ ، عدم ثبت نام در رشته مذکور .
دی ۸۵ ، آغاز دوران آموزشی خدمت مقدس سربازی در تهران .
اسفند ۸۵ ، رفتن به بدترین پادگان کشور ، تبعیدگاه سایر پادگانها ، واقع در شهر مسجد سلیمان برای گذراندن ۱۷ ماه باقیمانده خدمت .
مرداد ۸۷ ، اتمام دوران خدمت سربازی و بازگشت به تهران .
شهریور ۸۷ ، استخدام در یک شرکت بازرگانی .
شهریور ۸۷ ، استعفا از شرکت بازرگانی ، فردای روز استخدام .
اسفند ۸۷ ، استخدام در شرکت هواپیمایی زاگرس .
اسفند ۸۷ ، استعفا از شرکت هواپیمایی ، فردای روز استخدام .
فروردین ۸۸ ، سال نو مبارک .
و زندگی همچنان ادامه دارد ...
سال خوبی داشته باشی.
عجب سیستم باحالی داری برای زندگی جالب بود .
موفق باشید .
چرا ناراحت شدی؟
زندگی جالبیه!
از اون زندگیا که از بچگی بهت داره می گه من خیلی پیچ و تاب دارم یهو پایینی بعد سه سوت اون بالاها و...!
ولی برای آدمایی خوبه که جنبه داشته باشن و این بالا و پایینو خوب تعبیر کنن!(غیر یکنواخت!) :دی!
از این آدما زیاد دیدم! ولی اکثرشون بعضی موقعها دست به دست زندگی می دن و یه کارایی می کنن که واقعا دلیلش غیر قابل درکه!
به هر حال امیدوارم زندگی جوری باشه که می خوای!
راستی سال نو مبارک!
:دی!
ای بابا!!!
تا حدی شبیه به منه ...
با این تفاوت که من هی مجبورم تا ته هر کدوم این قسمتها رو برم ...
نمیدونم چرا مجبورم ...چرا استعفا نمیدم ...
بابا یه کارم واسه ما جور کن اگه سراغ داشتی برام ایمیل کن وضعیت دیژلم از تهران
یه سال ازت کوچیکترم
من هیچ وقت جرعت انصراف رو ژیدا نکردم همون راهنمایی تیزهوشان رو گرفتم و تا اقتصاد و حالا هم کارمندی بانک اومدم همیشه هم به فکر ترک وضع موجود
فک کنم هر موقعیتی تو زندگی بهت نزدیک میشده با لگد چرخشی دورش میکردی :)) حالا چه خوب چه بد...:D
خلاصه گذشت...
با حال بود. یه سری بزنید
مثل اینکه تیرگی و سردرگمی فقط تو زندگی من جاری نیست
البته شاید نشه گفت تیرگی
نشه گفت تلخی
نشه گفت سر در گمی
ببخشید آقا شما واقعا حالتون خوبه؟
@من: ببخشید آقا شما واقعا حالتون خوبه؟؟؟
نه مثل اینکه تو حالت خوب نیس دادا.....
عین واقعیت رو گفت..... پس خفه لطفن!!!!