آخه تو منو با این حس تعلیق تو وبلاگت کشتی! بابا بنویس پسر بوده یا دختر؟! تا ببینیم چطوری و چگونه باید این متن رو خوند! خوراک داستانهای پلیسی و جنایی هستی ... حالا ما فرض رو میذاریم دختر بوده!
این آقا سعید هم عجب دانشمندیه ..خب معمولا خانوما ساعتشونو میذارن تو کیفشون دیگه .. آقایون که کیفاشون توچولوئه ..هیچی توش جا نمیشه که :ی ... گذشته از اینا ساعت چشتو گرفته بود یا صاحبش؟ :ی
ممنونم مریم خانوم ... شما تنها نفری هستید که فهمیدید من یک دانشمندم! اینجوری دیگه تمام دانشمندای مطرح دنیا در زمان خودشون دیونه و مجنون قلمداد میشدن! :))
چشم تو چشم
شنبه 22 مهرماه سال 1385 ساعت 12:31 ب.ظ
البته تا اونجایی که من می دونم بخاطر این اسمشو ساعت مچی گذاشتن که ببندن به دستشون !! سعید جون اونی که من ازش ساعت پرسیدم ساعتش تو جیبش بود .. ولی نمی دونم چرا وقتی دراوردش شبیه پنجه بوکس بود :(( امین جون تو کرم داری عزیزم ؟ چرا شر به پا می کنی ؟! خوب حالا ساعت پرسیدی دیگه ... چرا قضیه رو جنایی می کنی !!!
سلام چند وقتی نتونستم بهتون سر بزنم وگرنه همون اول از جوابتون تشکر می کردم . و حق با شماس یه سال برام خیلی سخت بود و طول کشید و من دو سال پیر شدم!!! من یه سال ونیمه که میام ببخشید!!
جرات نظر دادن هم نداشتم چون از قبل می دونستم بد جوری جوابمو می دین!!! نام و نشونی هم نمی خواد چون دیگه مطمئنم بی سر و صدا و بی نظر بیام و برم خیلی بهتره چون لااقل خون دوستاتون کثیف نمی شه!!! فقط از یه چیزی خیلی خوشحالم هر چقدر هم ازم بدت بیاد ولی نمی تونی وادارم کنی که ایجا نیام یا هر لحظه بهت فکر نکنم!! خداحافظت.
زیبا مینویسید.به من هم سری بزنید خوشحال میشوم.
من آدمم تو خرسی (:
من دکترم تو نرسی (:
خب!
سلام ...
آخه تو منو با این حس تعلیق تو وبلاگت کشتی! بابا بنویس پسر بوده یا دختر؟! تا ببینیم چطوری و چگونه باید این متن رو خوند! خوراک داستانهای پلیسی و جنایی هستی ...
حالا ما فرض رو میذاریم دختر بوده!
خوب بعدش چی شد؟! :دی!
یادم رفت بگم ...
ولی خدایی حالی بهت داده ها! من یه بار ساعت پرسیدم لامصب با همون کیفش زد تو صورتم! :))
این آقا سعید هم عجب دانشمندیه ..خب معمولا خانوما ساعتشونو میذارن تو کیفشون دیگه .. آقایون که کیفاشون توچولوئه ..هیچی توش جا نمیشه که :ی ... گذشته از اینا ساعت چشتو گرفته بود یا صاحبش؟ :ی
ممنونم مریم خانوم ... شما تنها نفری هستید که فهمیدید من یک دانشمندم! اینجوری دیگه تمام دانشمندای مطرح دنیا در زمان خودشون دیونه و مجنون قلمداد میشدن! :))
خواهش.
سلام...
خوش به حالت ....
البته تا اونجایی که من می دونم بخاطر این اسمشو ساعت مچی گذاشتن که ببندن به دستشون !!
سعید جون اونی که من ازش ساعت پرسیدم ساعتش تو جیبش بود .. ولی نمی دونم چرا وقتی دراوردش شبیه پنجه بوکس بود :((
امین جون تو کرم داری عزیزم ؟ چرا شر به پا می کنی ؟! خوب حالا ساعت پرسیدی دیگه ... چرا قضیه رو جنایی می کنی !!!
همش همین٬ حالا منظور چی بود؟ برداشت ازاده؟؟؟؟ من یه پیشنهادی برات دارم٬ فیلمنامه بنویس٬ برای گرفتن اسکار قول می دم کاندید بشی!
نه بابا !
؟!
من اومدم پیش تو
و پائیز شد....
دلم برا تنگ شده بود!
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ
ID تو ندارم منو ADD ام کن!
ID جدیدمه!
خب ؟! ساعتش قشنگ بود یعنی تو هم دلت می خواد از اون مدل ؟ یا اینکه می خوای بگی چرا به دستش نبسته بود ؟ ها ؟
میشه بیشتر توضیح بدی؟
مرد پرهیزکار
http://iparsaman.blogsky.com
iparsaman@gmail.com
سلام
:: اعلام زمان قرار پاییزه وبلاگ نویسان بلاگ اسکایی ::
سلام
چند وقتی نتونستم بهتون سر بزنم وگرنه همون اول از جوابتون تشکر می کردم .
و
حق با شماس یه سال برام خیلی سخت بود و طول کشید و من دو سال پیر شدم!!! من یه سال ونیمه که میام ببخشید!!
جرات نظر دادن هم نداشتم چون از قبل می دونستم بد جوری جوابمو می دین!!!
نام و نشونی هم نمی خواد چون دیگه مطمئنم بی سر و صدا و بی نظر بیام و برم خیلی بهتره چون لااقل خون دوستاتون کثیف نمی شه!!!
فقط از یه چیزی خیلی خوشحالم هر چقدر هم ازم بدت بیاد ولی نمی تونی وادارم کنی که ایجا نیام یا هر لحظه بهت فکر نکنم!!
خداحافظت.
عجب !
کجایی تو ؟ بازم خوابیدی ؟
چه گیری دادی تو باز به ساعت.....
علیک سلام
ما که همیشه مزاحمیم . شاید به چشم نمیایم . . .