سپیده جون !

از موقعی که دیگه سپیده جون نمینویسه ، تعداد نظرات وبلاگ نصف شده !! ...
مثل اینکه امین زیاد طرفدار نداره ...
بهتره برم یه صحبتی با سپیده بکنم ، بیاد دوباره بنویسه ...

-------------------------------------------------------------------------

همیشه ، هر وقت حالم بد میشد ، میگفتم : " زیر خط قرمزم " .
اما الان ، توی خط قرمزم ! رنگ قرمز جلوی چشمام رو گرفته ...
تو این وضعیت ،‌ رفتارهای غیر قابل پیش بینی زیاد انجام میدم ...

رویای اردیبهشت !!!

تصاویر Flash Backi که از ذهنم میگذره ، منو بیشتر به این حرف میرسونه :

" من تصمیمم رو گرفتم ، استعفا میدم ! "

کم کم ، کتابچه رویایم رو باید ببندم و بذارم یه گوشه تا خاک بخوره . رویایی که هیچوقت به واقعیت نرسید ، و در حد همون رویا باقی موند .

رویایی شیرین ، که یاد آوریش ، برام خیلی تلخه .

رویای اردیبهشت

خدا خدا خدا

تو این چند وقته که ارتباطم باهات کم شده ، هیچی به دست نیاوردم ...
یه جورایی باهات قهر کرده بودم ، اما میدونم که تو هیچوقت منو فراموش نکردی ...
مخصوصا ، این برزخ هایی که این چند وقته برام به وجود اومده ، جز تو ، کار کس دیگه ای نمیتونه باشه ...
هر وقت به یادت میفتم ، اعتماد به نفسم زیاد میشه ...

با این جمله همیشه مخالف بودم ، اما الان کم کم دارم بهش میرسم : " جایگاهی که هر فرد در اون قرار داره ، سزاوار اون فرده ! "
همیشه ، مخصوصا در مورد خودم ، فکر میکردم این جایگاهی که در اون قرار دارم ،‌ حق من نیست و دنبال بالاتر بودم ...
اما ، وقتی فکر کردم ، دیدم یه جاهایی کم گذاشتم ، و جایگاهی که الان در اون به سر میبرم ، حقمه ... !
و انسانهایی که فکر میکنن جایگاه واقعیشون یه چیز دیگه است  ، باید بشینن فکر کنن ، ببینن کجاها کم گذاشتن ...

قضاوت

وای که چقدر این شعر رو دوست دارم :

نه نمیخوام بهار شه
من عاشق پاییزم
پاییز میشه عاشقتر
واسه تو اشک بریزم

هیچوقت در مورد آدمها قضاوت نکنید .
چون هیچوقت نمیتونید آدمی رو کامل بشناسید .
اصلا هیچ انسانی هم به طور کامل خودش رو نمیشناسه !