سلام دوستان
این چند وقته ، اینقدر مشکلات عجیبی با اینترنت داشتم ، که ...
اگه آف هاتون بی حواب موند ، اگه کمتر به وبلاگاتون سر زدم ، دلیل بر بی معرفتی من نگذارید ...
دیگه برام عادی شده ... وبلاگ و وبلاگ نویسی رو میگم ...
این چند وقته ، خیلی هم اذیت شدم ...
از این به بعد شاید کمتر بنوسیم ، شایدم اصلا ننویسم !
یه خورده بذارین درد دل کنم .
کاش آدما ، مثل سایر جانداران ، یا از اول مستقل به دنیا میومدن ، یا زودتر میتونستن مستقل شن ...
نه ، نصیحتم نکنید . خودم ۱۰۰۰ بار قشنگترش رو بلدم ، برای خودم بکنم ...
میدونید ، آدم هر قدر که بزرگتر میشه ، میفهمه که چقدر بچه است !!!
انسان ، همیشه در حال تغییره . این تغییرات ، بعضی وقتها به مرزی میرسه که به پوست انداختن تعبیر میشه ! آدم ، در طول زندگیش ، چند بار پوست میندازه !
منم چند وقت پیش ، پوست انداختم .
دیگه ، طرز فکرم ، هنجارهام ، ... مثل چند وقت پیش نیست ...
آدم ...
سلام ٬ خوبید ؟
۱.اول
۲. اشکال نداره چون شمایی ٬ می بخشیم :X همه یه جورایی با این اینترنت مشکل دارن .. مثلا من هیچ وخ آفای دخترم رو ندارم :(
۳. فقط کافی دیگه ننویسی ! بهادر خان و چنگیز خان رو می فرستم سراغت :D
۴. همه درد استقلال طبی دارن ! (هییییییییی )
۵. با درد دلات موافقم !
آدم باش تا کامرواباشی ٬ تپل بودن یادت نره ها :)
فکر می کنم عشق یک پرنده است یک گل است یک ترانه است یا که خنده های کودکانه است هر چه هست جاودانه است ******************* فکر می کنم که عشق یک ستاره است یاکه آفتاب یا که ماه نه نه نه ..... عشق یک دل لطیف پاره پاره است /سلام دوست عزیز/من آپ کردم ومنتظر حضور گرمتون هستم/موفق باشید
سلام بابایی....با شماره ۳ مامانم کاملا موافقمممممم : دی دیگه خود دانی! شاد یه چند وقتی استراحت کنی حال و هوات عوض شه...مواظب خودت باش
سلاااااااااااااام خوبی؟ دیدی اومدم؟ ولی ببخشید یکم دیر شد
واقعا راست میگی آدما پوست میندازن منم دیگه مثل گذشته ها نیستم و خیلی عوض شدم.(البته جدیدن)خوب من آپ کردم به ما هم سر بزن راستی یموقع نبینم بریا!!!!!!!!!!!!!!
سلام
هر سلام یعنی خدا حافظی هم در کار است!
به منم سر بزن
سلام
بابا کوتاه بیا اینقدر سخت نگیر می گذره بی خیال اینترنت و این حرفها ارزش داره ؟اعصاب خودتو بی خودی خورد می کنی... بی خود خداحافظ، دیگه نبینم از این حرفها بزنی ها، بدو بیا بنویس! دیدی که دخترم چی گفت بدو بیا
سلام ٬ خوبی ؟
با معذرت می خوام که یکم مدل غلدری نظر دادم ٬ ببخشید
ولی اگه ننویسی تکیه بزرگت نوک انگشت کوچیکه پاته !! از ما گفتن ....
برا پراگراف آخر یعنی آدم باش و اینا ... جسارت نشه یه وخ ... شما آدم هستین .
و اینکه می بینم که خوشک میشی که من با عزرائیل می پرم ( تخ تخ ) زدم به تخته :D من عمرا :) آرزو به دل بمونی :) من از عزرائیل شکست بخورم :) عمرا عمو :)
بدو بیا آپ کن ... خب بابا :P
و من زمزمه زمان را ...
و ضربانی کهنه از درون. و سینهای که در عمق هر لحظه بیشتر فرو میرود. رشد ذرهای که در درون جان میگیرد و در درون میمیرد. و آرمانی که در درون پدیدار میشود و در درون منفور میگردد.
و چشمان خستهی من ...
و آن دم که زیر پای انفجاری مهیب غوغا کند. و آنسان که خورشید از غرب سر برآورد و به شرق آرام گیرد. و آن روز که آسمان جای پای خاکیان گردد و زمین مأمن پرندگان تیزپرواز. و آن لحظه که مردمان پای بر مرده یکدیگر گذارند و سنگ فرش زمین تصویری باشد از تراکم اجساد.
و من در تپش ثانیهها ...
و ثانیهها در گذرند. بیمحابا! نقطهای که از دور میآید و ناگهان چه عظیم به صورت میکوبد.
و آنجا که دیگر دیواری نیست. بنگر در این فقدان، سر بر زمین کوفتن را. و آن روز که دگر سقفی نیست و آسمان را مجال فرار نیست. لایههای بیرونی حجمی نابود شده از درون. در این عرصه فراخ اما تنگ فرسوده میگردد.
و زمان تپنده و آرام ...
و آنجا که زان اقیانوس صلابت برکهای مطرود باقیست. جسمی که در افراط بیپروای زمان بر دستگیرههای روح چنگ میزند. عقدهای که از آن جسم مفلوک آوارگونه بر هالهی روح ویران میشود. و گذرانی بینجوا. و هجومی سخت درونسوز. که چه آرام از منافذ تنگ پوست جاری میکند عصارهی وجود. و آن روز که نفس باقیست اما تن بر صفحهی امواج آب سفره میاندازد. و چه نامعلوم میرود. تا آن روز که همچون نقطهای بدون بعد در ظلمت بیانکار زمان ناپدید گردد.......
جونم؟؟؟؟
شما ننویس ببین چی میشه!!!
قربون دایی...
منم تقریبا سرنوشت تو رو دارم و خیلی اذیت شدم.یه چند وقتی هم هست سعی کردم بی تفاوت باشم و با هر کسی مثل خودش برخورد کنم.فکر می کنم اینطوری خیلی راحت ترم.
سلام.آدما هر روز تغییر میکنن...هر دقیقه...دلارام باشی
سلام خوبی کوچولو؟ اومدم بگم من آپ کردم
درود بر شما... عجب ما تازه آشنا شدیم که ... آدم...
سلام کوچولو خدا بد نده چی شده؟؟؟ تو هم حالت بده؟
خوب اگه حالت خوب بود چی کار میکردی بلا؟؟؟
الماس،حاصل فشاربیش ازحّداست.فشارکمتربلوروکمترازآن زغال سنگ را پدید می آورد،اگر بازهم فشار کم شود،حاصل چیزی جز سنگواره ها،برگها ویا زنگارساده نخواهد بود.فشار در زندگی می تواند شما را به موجودی ارزشمند مبدل کند.موجودی شگفت انگیز، کاملأ زیبا و بسیار محکم .
موفق وشاد باشید
نرو!
سلام یک مطلب مفصل در مورد فاطیما گذاشتم اگه علاقمندید بیایید.بای
نه.... نرو!! بازم بنویس.
نفس بیدی بابایی..ممنون کلی دلم قرص شد :دی تا بابا مو دارم غم ندارم!!راستی کامپیوترت درست شد؟
سلام عموجان خوبید :)
بیکار بودم رام افتاد از اینورا خواستم حالی بپرسم :)
نمی خوای آپ کنی !! من اگه برم گنا دارم از فیض منبراتون عقب افتاده میشکم ها ( کله بسیار معصوم و مستضعفم را ببین )
سلام.
چون خودم هم پوسن انداختم اونم از همه نوعش میدونم که چه حالی داری. !
و مطمئن هستم که که به شرائط جدید هم عادت میکنی !
آخه این ویژگی ما آدماست !
امیدوارم یادداشت بعدی ات رو بزودی بخونم.
تا بعد....
سلاااااااااااااااااام پس تو کی میای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوبی کوچولو یا نه؟؟؟
من هم مثل تو یکبار همین حس رو داشتم بگذار دوره ای که فکر می کنی سخته بگذره اما اینو به یاد داشته باش تنها این تویی که برات غیر ممکن بی معنا است
امید وارم به ایده ای که می خوای برسی
من آپ کردم و برات سال خوبی رو آرزو می کنم