به نام آنکه عشق را آفرید سال نو مبارک سلام به دوست عزیزم ماه اگر بتابد شب جرآت گسترده شدن ندارد بر روی گونه هایم حسش کردم به دنبال دستان هنرمند نقاش بود افسوس که نقاش اینبار او را ندیده بود دوست آسمانی تو
هنوزم در پی اونم که اشکامو روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم ! بگه جونم ! نکن گریه ! منم اینجام ! بزار دستات و تو دستام ! تو احساس منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام ! هنوزم در پی اونم که میشه عاشقش باشم ! مث دریای من باشه منم چون قایقش باشم ! ّهنوزم در پی اونم چو عمری مرحمم باشه ! شرک خنده و شادی و رفیق ماتمم باشه ! هنوزم در پی اونم که عشقش سادگی باشه ! نگاهای پر از مهرش پناه خسته گیم باشه ! میگن جوینده یابندس ! ولی پاهای من خسته است ! --------------------------------- بلاگ زیبای دارید ٬ موفق باشید . با خوندنش این آهنگ یادم افتاد .
بستگش داره چه جور اشکی باشه ! اشک پیاز باشه ، اشک تمساح باشه ، اشک کتک باشه ... ولی منظورتو می فهمم... اینجور اشکها رو نباید پاک کرد ! بندرعباس سیتی هم آپدیت شد. با آدرس جدید : بندرعباس سیتی دات کام. خوشحال میشم سر بزنید.
ش
پنجشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1384 ساعت 10:05 ب.ظ
با بخار چست!!**
محسن
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 ساعت 09:06 ق.ظ
میدونی اشک ریختن چیز خوبیه...چون دل رو نرمو لطیف میکنه
سلام. خوبی ؟ وبلاگتون خیلی قشنگ هست . خوشحال میشم به باغ رویاها تشریف بیارین.در پناه حضرت مهر باشید
هر دو!!
دوست عزیز سلام...مطالب خیلی جالب بود..وب با حالی داری..به منم سر بزن و اگه موافقی با هم تبادل لینک داشته باشیم...خلا صه منتظرت هستم
سلام
شما هم وب جالبی دارید
با دست راست
بازم سر بزن
فعلا
سلام ...چرا اشک پس لبخند چی میشه؟!!!
با آستین دلت
پاک کردن نمیخواد که ... خودش خشک میشه میفته...
با دست نوازش ...
پاکشون نکن :*
به نام آنکه عشق را آفرید
سال نو مبارک
سلام به دوست عزیزم
ماه اگر بتابد شب جرآت گسترده شدن ندارد
بر روی گونه هایم حسش کردم
به دنبال دستان هنرمند نقاش بود
افسوس که نقاش اینبار او را ندیده بود
دوست آسمانی تو
سلام دوست گلم
چقدر غمگین
چیزی شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نسیم خودش همه ی اشکا رو پاک می کنه ..
....
دیگه خشک هم نمی گذره ... خیسه خیسه خیس می گذره ...
چرا گريه آخه . ؟؟؟؟ راستی من شيدا هستم نه لوسی . بلوگمو بخونی ميفهمی
سلام.
با دست...الان میگن صبر کن...با دست دلت...دلی که خیلی نازکه
فعلا...
نبینمت غمگین باشی
چی شده:(
اشکاتو پاک نکن.بیشتر از گریه هات لذت میبری.
سلام کوچولو خوبی ؟ به نظر من خودت پاک نکن !!!!!!من آپدیت کردم.مــــــــــــــــــــــــــــاچ. بای.
هنوزم در پی اونم که اشکامو روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم ! بگه جونم !
نکن گریه ! منم اینجام ! بزار دستات و تو دستام !
تو احساس منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام !
هنوزم در پی اونم که میشه عاشقش باشم !
مث دریای من باشه منم چون قایقش باشم !
ّهنوزم در پی اونم چو عمری مرحمم باشه !
شرک خنده و شادی و رفیق ماتمم باشه !
هنوزم در پی اونم که عشقش سادگی باشه !
نگاهای پر از مهرش پناه خسته گیم باشه !
میگن جوینده یابندس ! ولی پاهای من خسته است !
---------------------------------
بلاگ زیبای دارید ٬ موفق باشید . با خوندنش این آهنگ یادم افتاد .
با دو دست صادق و مهربان..........
سلام ای غرابت تنهایی....
اتاق را به تو تسلیم می کنم،
چرا که ابرهای تیره همیشه پیغمبران آیه های تازه تطهیرند...
اما نه...من برای خودم نیستم!.... چگونه تسلیم کنم؟
پس سکوت می کنم...
ژرف و عمیق.
سکوت چیست؟ چیست ای یگانه ترین یار؟...
سکوت چیست به جز حرف های نا گفته؟!!
من از گفتن میمانم، اما زبان گنجشکان
زبان زندگی جمله های جاری جشن طبیعتست.
من کیستم که به سوی ابدیت می روم؟
به سوی لحظه توحید،
و ساعت همشیگیم را با منطق ریاضی تفریق ها و تفرقه ها کوک می کنم.
چه حرف های بی ربطی، حتی توان سکوت را هم ندارم.
پس توقف کنم؟؟
من برای این همه نا امیدی و خستگی ساخته نشدم.
من از سلاله درختان ساخته شدم
به همین خاطر از تنفس هوای مانده ملول می شوم.....
پر شدم از خستگی، خالیم کن....فقط همین.
و اگر خالی نمی کنی، لبریزترم نکن!
شاید ندانی چه قدر پرم، چون همیشه بدبختی های خودم را پشت نقاب سکوت پنهان می کنم....
فقط وقتی سکوت میکنم برای لحظه ای، احساس کوچکی، جزئی از حقیقت را برایت روشن می کند....
از من می پرسی که چیست....اما من باز هم از حقیقت فراریت می دهم!
فقط بدان آن قدر پرم، که دیگران روی صدایم نماز می خوانند....
در تمام این خستگی ها با چند چیز زنده ام.....
تو...صدای تو...ذهن تو...هوای تو...درون تو...و حرمت بوسه های تو....پس بمان که بی تو....ابدیت در انتظار گریه های من است
سلام
خوبی پرنده تنها
هنوز اشکاتو پاک نکردی
خوب عزیزم کافیه دیگه
من آپم
خوشحال میشم سری بزنی
فعلا
پاک نکن بذار بیان پایین و بریزن زمین...به قول نفیسه لذتش بیشتره
بهار اگه خاطرِ ما رو نمی خواد...خب نخواد، خودمون یه پا بهاریم. باور کن
بستگش داره چه جور اشکی باشه ! اشک پیاز باشه ، اشک تمساح باشه ، اشک کتک باشه ... ولی منظورتو می فهمم... اینجور اشکها رو نباید پاک کرد !
بندرعباس سیتی هم آپدیت شد. با آدرس جدید : بندرعباس سیتی دات کام. خوشحال میشم سر بزنید.
با بخار چست!!**
میدونی اشک ریختن چیز خوبیه...چون دل رو نرمو لطیف میکنه
با پات پاک کن
فکر کنم بهتر باشه