شاهزاده !

تو یه شاهزاده قصه
من یه دختر فقیر
تو و اون قصر بلورین
من و کلبه ای حقیر

تو و کالسکه زرین
توی جاده های نور
صد هزار دل سر راهت
دلای پر از غرور

گردناشون پر الماس
پیرهناشون همه اطلس
من یه دلداده عاشق
من یه سرگردون بی کس

کفش نقره ای نداشتم
که تو رو از تو بگیرم
من عاشق میتونستم
که برای تو بمیرم

تو به دنبال محبت
هر کجا سر میکشیدی
تو فقط عشقو میخواستی
به من خسته رسیدی

بین اون دلای عاشق
دلتو به من سپردی
برای پاهای خستم
کفش نقره ای آوردی
نظرات 15 + ارسال نظر
رز آبی شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:51 ب.ظ

سلام

احوال شوما ؟

مردمو نذار سر کار :D

رز آبی شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:53 ب.ظ

قالب رو چرا عوض کردی ؟
تعریف کردیم بهت برخورد کرد ؟

آوا یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:25 ق.ظ http://www.nesfe.blogsky.com

* همه چیز از یاد آدم میره مگه یادش که همیشه یادته*
سلام .. قشنگ می نویسی .. امیدوارم موفق باشی.. اگه دوست داشتی به من هم سر بزن ..

سعید یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:45 ق.ظ http://mastane.blogfa.com

سلام ...

منم با رزآبی موافقم ... حالا اعصابت خورده چرا صف و بهم می زنی؟ نه چرا قالبو عوض می کنی! :))

ایول ایول! چه شاعرانه! خــــــــــــــــــــــبریه ؟‌:) ما رو هم در جریان امور بذارید! (کاشکی منم دختر فقیر بودم :)))‌ )

[ بدون نام ] یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ب.ظ

* خیال دلکش پرواز در طراوت ابر، به خواب می ماند
پرنده در قفس خویش، خواب می بیند
پرنده در قفس خویش
به رنگ و روغن تصویر باغ می نگرد
پرنده می داند که باد بی نفس است
و باغ تصویری ست...
پرنده در قفس خویش، خواب می بیند...

[ بدون نام ] یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:27 ب.ظ

* شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها را بستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم که کسی
آنجا بیرون در باغ، در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب ...

قطره اشک دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:28 ق.ظ http://ghatreashk.persianblog.com

پدر جان کولاک فرمودین ((:!!! خوشبحال مامانم ایناهp:

نفیسه سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:00 ق.ظ http://negaar.blogsky.com

بابا سیندرلا!

لی کوچولو سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:59 ب.ظ http://oneloveblue.persianblog.com

به به سلام چطوری وروجک؟ خوبی؟ چه خبرا؟ میبینم که شعرای قشنگ قشنگ می نویسی حال کردم هه هه مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ مــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ

لی کوچولو چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:08 ق.ظ http://oneloveblue.persianblog.com

سلام آره اگه بتونم حتما به آرامشم میرسم و حتی اگه بذارن ..... مــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ

چشم تو چشم جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

چیز شدی دوباره ؟!
تازه چیزم نگو !!D:

لی کوچولو یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:12 ق.ظ http://oneloveblue.persianblog.com

سلام اومدم یه سری بزنم بعدا سرم قر(غر؟!) نزنی مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ بای شیکمو

لی کوچولو دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:09 ق.ظ http://oneloveblue.persianblog.com

انقذه دلم گرفته که نگو نمی دونی چی شدکه! یعنی نمی دونی چه کار افتضاحی کردم. تنقذه دوست دارم بشینم با یه نفر ساعت ها حرف بزنم که نگووووووووووو ولی... مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ هنوز از دستت ناراحتما. از دلم در بیار. زووووووووود. اونشب وسط چت کردن مثل این شکم پرستا گفتی می خوام برم غذا بوخورم. شییییییییییکمویی دیگه!!!! راستی دیگه میای کامنت می ذاری ولی آدرستو نمی نویسی؟ وااااااا نبینم دیگه ها

* پرنسس* چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ب.ظ http://yasesefid.blogsky.com

«« خوش می آیی به باغ خیالم
بیا تا تفرجی کنیم در بیکران هستی
شاید در ژرفای طبیعت
از تارهای کوچک به عظمتی بی پایان برسیم »»
خوبی؟
دلم برات تنگ شده

یاسر پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:50 ق.ظ http://www.only-ironi.co.sr

سلام وبلاگ خوبی داری موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد