امروز ، تو شناسنامه ، تولدمه .
یه سال بزرگتر شدم ، یعنی رفتم تو ۲۳ سال ...
دیشب ، بازم ، یکی از اون ساختمونهای قشنگ رو دیدم.
دیشب به دوستام گفتم : اگه تا آخر تابستون ، یه روز بارون بیاد ، من اون روز خودکشی میکنم .
دیشب ، چراغ اتاقم سوخت .
بعدشم ، کامپیوترم خراب شد .
امروز هم که هوا ابریه ...
خب دیگه ...
اول ....
سلام عزیز برادر ...
تولد شناسنامه ایت مبارک!
ساختمونهای قشنگ ...
چی بگم ... فقط می شینم دعا می کنم که تا آخر تابستون بارون نیاد!
سلام
تولد شناسنامه ات مبارک :)
خیلی خیلی تولدت مبارککککک..ایشالله تا آخر تابستون بارون نباره
تفلده شنوسنومت مبارک :))آخ جون امروز حلوا می خوریم آخه هوا ابریه!!خدا رحمتت کنه!
سلام
تولد شناسنامه ایت مبارک:)
ایشالا تا آخر تابستون بارون نیاد
تنها راه درست کردن کامپیوترتم که خودت میدونی...
می دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی.
که میاد رو آسمونم می کشه یه قوس رنگی.
اون که از تبار دریا ، اون که از نسل ستاره س .
وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره س .
اون که آینه ی اتاقم از حضورش بی نصیبه .
توی اینه من نشستم اما من با من غریبه .
فرصتی نمونده ای عشق ! این صدا صدای مرگه.
آخرین فصل جوانه ، فصل جون دادن برگه .
از تو قصه ها طلوع کن تا غروب من بمیره .
زیر خاکستر سردم ، شعله ی تو جون بگیره .
یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من .
با من از خودم خودی تر ، بین تن باشه و پیرهن .
یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز.
روز تازه یی بیاره جای این روز غزلسوز .
یکی باید اینجا باشه ، اونی که مثل کسی نیست .
وقت سر دادن آواز مثل اون همنفسی نیست.
فرصتی نمونده ای عشق ! این صدا صدای مرگه.
آخرین فصل جوانه ، فصل جون دادن برگه .
از تو قصه ها طلوع کن تا غروب من بمیره .
زیر خاکستر سردم ، شعله ی تو جون بگیره.
موفق باشی. خوشحال می شم که به وبلاگ من هم بزنید .
سلام حاج امین!
احوال شما.سفارشات آمادس! آدرس بده.
سلام
تولدت مبارک
انشاالله همیشه سبز و سر زنده باشی
غمگین نبینمت
من نفهمیدم وکس نیز مرا هیچ نگفت زندگی چیست چرا می آئیم
به کجا باید رفت با کدامین توشه به سفر باید رفت؟
لبت خندان ودلت شاد
به من هم سر بزن
خوشحال میشوم
ارادتمند:مهدی
خدا کنه بارون نیاد....
شناسنامه ی من یک دروغ تکراری ست ... هنوز تا متولد شدن مجالم هست!!!