نیدونم

این چند وقت اخیر ، حالم خیلی بده ...

حسابی قاطی کردم .

واسه همینم هست که این ۲ پست قبلیم رو اینطوری نوشتم ...

در مورد یه خطی نوشتنام هم باید بگم که :

من قبلا اینطوری نمینوشتم . الان یه مدتیه افتاده رو این سیر . شاید عمده ترین علتش اینه که ، کمتر حرف میزنم و کمتر حرف میشنوم ! در نتیجه کمتر هم مینویسم .

چون به این نتیجه رسیدم که هر جمله ای رو میشه نقض کرد یا هر چیز دیگه ...

مهم اینه که آدم شاد باشه و از زندگیش لذت ببره .

قبلنا زیاد حرف میزدم . اما الان همه حرفامو زدم و به این نتیجه رسیدم که همش حرفه !

اگه سر نزدم وبلاگاتون ، خیلی سرم شلوغ بوده ، ببخشید .

یه مدتی شاید کم پیدا شم . چون امتحانام شروع شده ... نمیدونم ، شایدم پر پیدا شم ... !

الان یه هدف پیدا کردم ! زندگیم با هدف شده . درسته که اوضاعم خیلی خرابه و تلاش زیادی هم برا هدفم نمیکنم ، اما از بی هدفی بهتره !

بدترین روزای زندگیم رو دارم سپری میکنم . نمیدونم ، شاید این بهترین روزای زندگیم در مقایسه با فردا باشه ! همونطور که همیشه اینطور بوده ...

خلاصه دلم براتون تنگ شده بود ، برای خودم هم همینطور ...

خیلی وقت بود اینطوری ننوشته بودم ...

ببخشید اگه به کسی برخورد ، حرفی زدم ، حرکتی انجام دادم ...

ببخشید اگه وقتتون هدر رفت با دیدن وبلاگ ساده من ...

در نهایت اینکه نمیدونم ...

نظرات 21 + ارسال نظر
چشم تو چشم دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

اول

چشم تو چشم دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:59 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

خوبه هدفدار شدی تو ..........
من که دیگه خوابم هم تعطیل شد ....... می دونی !
به من خیلی برخورد کرد .. حواست باشه ها !
الانم دوباره داری زیاد حرف می زنیا ... جمع کن خودتو !!D:
مهم اینه که شاد باشه ! .. چقدم ما شادیم الان .. وای وای !D:

رز آبی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام

منم نمی دونم ...

امتحاناتت رو خوب میدی (:

راستش هیچ برا گفتنم ٬ نمیاد ٬ قارش میشم ...

در کل شاد باشی و خندون مهربون X:

رز آبی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:20 ق.ظ

ولی زیاد کم پیدا نشو هااااااااا (:

*پرنسس* سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

به نظر من فقط بارون حالت رو جا میاره

قطره اشک سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ق.ظ http://ghatreashk.persianblog.com

ما هم دلمون برات تنگ شده بود..خیلی خوبه که یه هدفی رو برای خودت انتخاب کردی ایشالله روز به روز حالت بهتر شه به نظر من تنها کسی ک میتونه کمکت کنه خودت هستی!
راستی تونستی و امتحانات گذاشت فیلم مکس رو برو ببین برای ۲ساعت خندیدن میارزه!
موفق باشی بابایی

پرستووو سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:27 ق.ظ

حالا اون هدفه چیه؟

گربه وحشی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:57 ق.ظ http://www.gorbeh.blogfa.com

دوست عزیز پس باالخره سر عقل اودی وبه فکر زنگی شدی اره .
امدی جانم به قربانت ولی دیر امدی.

سعید سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:53 ق.ظ http://mastaneh.blogsky.com

سلام ...

آره منم خیلی دلم برات تنگ شده ... خیلی وقته همدیگرو ندیدیم ...
هدف ... خوبه! تا چی باشه!؟ ولی بهر حال هرچی باشه بهتر از نبودنشه ؛)
امتحانای منم شروع شده! آخر ترمه دیگه :))))
و در نهایت هیچکس هیچ چیز نمی داند! مهره های سرگردون توی صفحه شطرنج ...

Deadman سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:54 ب.ظ

بابا ایول..........
خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم بالاخره داره حال و احوالت از اون حالت افسردگی در میاد.......
زیاد هم خودتو درگیر هدفهای بزرگ نکن..هدفهای کوچک کوتاه که زود بهشون برسی بهترن....
کلام اخر... خوش باش و مستی کن ترک همه هستی کن

سوده سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:26 ب.ظ http://soode.blogfa.com


از من می شنوی غصه نخور موقع امتاحانا همه ی آدما دپ میشن...خودش خوب میشه دوباره D:

نازلی چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:44 ب.ظ http://nazli13793.blogfa.com

اگه بشه در حال فقط به لذت بردن خودمون از زندگی فکر کنیم خیلی خوبه اما به قول خودت این فقط حرفه عمل کردنش خیلی سخته. با آرزوی موفقیت برای امتحانات.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:41 ق.ظ

گریه هر چی کمتر باشه قیمتی تره(طوبای محبت)
تو هم که یه قطره رو داری.
یادم میاد دوران راهنمایی با حرفام گریه رفیقمو در آوردم ؛ از خودش شرمندش کرده بودم بعدش گریش گرفتا ؛ باورت نمیشه هر موقع یادش می افتم از خودم شرمنده میشم یه جورایی همیشه دنبالشم حیف به روزگار...اونموقعها زیاد شرمنده خودم نبودم ولی الان.... امان از غم غریبو غربت
آدم خطوط زیادی تو زندگیش داره البته همه دارن بعضی از اونها مستقیم میرن به قلبش به قلب سلیمش به خودم میگم این خط نامتجانس که تازه پیداش کردم لای این خمهای در همرفته عمرم چیکار میکنه وقتی یادم میاد رو اون خط راه میرفتم میگم چی شد که دیگه ادامش ندادم باید بگردم قشنگ بگردم خطهایی رو که هنوز بعد این همه فرسایش و زنگار هنوز هستنو ارزششو دارن که روش حرکت کنم پیدا کنم عزیزم شب جمعه بود ولی اینارو سریه بعد برات میفرستم پوله مارو هم بده بریم.
راستی یه جمله که از رو اون خطه پیداش کردم یه بار برات مینیویسم دو بار بوخون:
«امشب با دلم حرف زدم»
اینو این سری نوشتم : امشب فردای دیروز است و من هنوز شرمنده ام

خیال پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ب.ظ http://khial.blogfa.com

...

توپولی جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:59 ق.ظ http://topoli6612.blogsky.com

سلام...
اولا که امیدوارم زودی بشی همون پرنده ی تنهایی که من اصلا سر از کاراش در نمیاوردم!
بعد هم امیدوارم امنتحانات و خوب بدی...
بعدش هم...امممممم
هیچی
موفق باشی

فهیمه جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:49 ق.ظ

سلام پسرم ...
خوبی ...
اگه همه امتحاناتو ۲۰ بگیری یه توپه قلقلی برات می خرم بری تو کوچه با بچه محلات حال کنی

سارا جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:21 ب.ظ http://sarakooroo15.persianblog.com

سلام چرا این فکرو می کنی من که نوشته هات و وب لاگت رو خیلی دوست دارم چون خیلی شبیه خودمه من آپ کردم اگه پر وقت شدی بهم سر بزن که خیلی دلم گرفتس

سارا شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:19 ق.ظ http://sarakooroo15.persianblog.com

من چیزی نگم بهتره فقط بیا که بغیه حرف هامو گفتم

سارا شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:19 ق.ظ http://s

آپ کردم

مهدی شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.gereftedel.blogfa.com

با کلمه به کلمه حرفات موافقم
به خدا حرف دل منو زدی
سلام

پرستووو یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:52 ق.ظ

ایول الله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد